در رویای دژاوو به قلم آزاده دریکوندی
پارت سی و هفتم
زمان ارسال : ۴۱۲ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 16 دقیقه
بعد به منظور خاتمه دادن به این بحث آهی کشید و از جایش برخاست. دست به سینه چند قدم بی هدف برداشت و بعد ناگهان وسط سالن ایستاد. نگاهش افتاد به تابلوی بزرگ روی دیوار. یک نقاشی رنگ و روغن از خانوادهی مظفری! خودش بود که کنار عطا و قمرالملوک نشسته بودند ر ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
متاسفانه به خاطر کندی سرعت اینترنت، پارت به صورت کامل بارگذاری نشد. لطفا پارت را مجدد بارگذاری کنید
بارگذاری مجدد پارتبا تشکر از صبر و شکیبایی شما
اطلاعیه ها :
امیدوارم از رمان «در رویای دژاوو» کلی لذت برده باشید😍
رمان «مونالیزا» توی همین برنامه و در بخش آنلاین موجوده... در مورد کاراکتر فریال مظفری 💚
همونطور که توی دژاوو خوندید، فریال عاشقه... ولی عاشق کی؟ بیا رمان مونالیزا رو بخون تا متوجه بشی😍😍
رمان دومینو رایگانه چرا نمیخونی؟🥺
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
آزاده دریکوندی | نویسنده رمان
جدال میان عروس و مادرشوهر یک پروندهی جنایی میسازد....😂
۵ ماه پیشستاره
00کم غم وغصه داشتیم از الان باید بفکر اینکه فرها و گلش بهم برسن هم غصه بخوریم🥹
۱۰ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
آخ گفتی...🥴
۱۰ ماه پیشسیتا
00سحر چه پرو هست یه جوری داره فخر میفروشه انگار خودش چی بوده اینقدر گلشن رو تخریب شخصیتی میکنه خودش بخاطر ثروت عطا نامزدیش رو بهم زده با خواهرش و مادر رمالش دست به هر کاری زدن تا به اینجا که هستن رسیده
۱ سال پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
مادر رمالش😂😂😂😂 آروم باش عزیزم دنیا دو روزه😢
۱ سال پیشمهلا
20چالش چی اینجوری که معلومه فرهاد وگلشن تا آخر باهمن پیمان هم باید به زندگیش بدون گلشن برسه اما پیمان پخته تره
۱ سال پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
فعلا فصل اولیم و رمان دو فصل دیگه هم داره و مشخص نمیشه گلشن سمت کدومشون بره فعلا هم که فرهاد براش مشکل پیش اومده
۱ سال پیشمهلا
00شبیه مثلث عشقی رمان گرگ و میش میشه دختره بین دوتا پسر گیر می افته
۱ سال پیشزهرا_هستم
10وشما طرفدارای پیمان انقدرازمهربونیای مافرهادیاسواستفاده نکنین کاری نکنین ازمهربون تبدیل شیم ب بی رحم😒 نویسنده طرفدارفرهاده بچم همه رو عاشخ خودش میکنه ازبس دوس داشتنیه🥺😂 🤍هم اکنون درحال ساخت موشک😂
۱ سال پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
اتفاقا همین الان داشتم میگفتم فرهاد پارتی داره🤣
۱ سال پیشمهدیه
10مارو مهربونی حساب باز نکردیم از اول اماده ی جنگ بودیم درباره نویسنده باید بگم پیامای قبلی آزاده رو بخون خودش گفته طرفدار فرهاد نیس فقط دلش میسوزه در ضمن مگ شخصیتا مختار نبودن؟ با بمب اتم منتظریم 😂😎
۱ سال پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
پیمان و فرهاد دوتا بدبخت بیچارهان😭
۱ سال پیشزهرا_هستم
10نه بی شوخی انقدرحرص وجوش نخورین گلشنوفرهاداول واخرش باهمن گلشن حتی اگه پیمان هم ببخشه غرورش نمیذاره بازبهش برگرده ب یاداون شبایی که تاصبح گریه میکرد روزخوش نداشت یکم واقع پذیرباشین خودتونو بذاربن جاش!
۱ سال پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
لعنت به اون شب که تا صبح گریه می کردم💔🎵
۱ سال پیشمهدیه
10هی هی تویی ک میگی عاشق واقعی ب پای عشقش میمونه روی صحبتم با توعه گلشن درسته غرورش لطمه دیده و خاکستر شده رو آتیش عشقش ولی اگ واقعا عاشق هم باشن عشقشون دوبارع شعله ور میشه اگ عشق واقعی باشه مانعی نیست
۱ سال پیشثنا بانو
۳۰ ساله 02یه طوری میگین پیمان بدین ببریم انگار ما از خدامونه اون بمونه 😕😕آزاده جون جنازه شو تحویلشون بده🪓🔪😈😈انگار نوبرشو اوردن😒😒
۱ سال پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
واقعا این مثلث عشقی از مثلث برمودا خطرناک تر شده☹️
۱ سال پیشاتنا
۱۵ ساله 20من تازه شروع کردم ب خوندن رمان و عاشق پیمان شدم نمیدونم پیمان و گلشن بهم میرسن یا ن اما پیمان و بدید من برممم
۱ سال پیشمهدیه
10قابل توجه خودم فرگل ملیکا مهلا و کمی هم پرنیا ۶ تایی شدیممم 🎉🎉🎉 چقد زیادد😂😂😂
۱ سال پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
شیش نفر به چند نفر؟؟ اصلا عادلانه نیست🥲
۱ سال پیشملیکا
10ایوللل داش ارتشمون روز ب روز داره زیاد تر میشه💪🏻✌️💜
۱ سال پیشنفس
00واییییییییییی مث همیشه عالییییی
۱ سال پیشآتنا
10من تازه شروع کردم ب خوندن رمان تا اینجا ک عاشق پیمان شدم نمیدونم پیمان و گلشن بهم میرسن یا ن ولی پیمان و بده من برمم
۱ سال پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
📣طرفدارای پیمان آتنا بهتون اضافه شد😂💚💚💚 طرفدارای فرهاد هم بهت میگیم پیمان رو هرچه سریع تر ور دار ما رو هم راحت میکنی... دعات میکنیم بخدا😂
۱ سال پیشآتنا
۱۵ ساله 11نه دیگه اول فرهاد و نابود میکنیم که انقد بچم پیمان و اذیت میکنه بعدش پیمان و ور میدارم میرم 😂😂
۱ سال پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
فرهاد پارتی داره😂
۱ سال پیشفرگُل
10ای جاننننن پس حملههههههه😂😂😂😂😂 ارتشمون روز به روز داره بیشتر وبیشتر میشه، از چشم بد به دور🥺♥ یادته فقط خودمون دوتا بودیم🥺
۱ سال پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
میدونی دژاوو و نیکان خواننده ی مشترک زیاد داره روزهای فرد همه میایم اینجا حرص فرهاد رو میخوریم روزای زوج همه میایم اون ور حرص یزدان رو میخوریم😂😂😂😂😂😂
۱ سال پیشمهدیه
10چش نخوریم ایشالا 😎😎😎
۱ سال پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
باشه ما که بخیل نیستیم😂
۱ سال پیشمهیا
00ن واقعا این قضیه رو منتفی کن که فرهاد بخاد با ترمه خوب باشه ی مدت🙂🥺 فرهاد واقعا از ته دلش گلشنو دوس داره و داره تلاش میکنه برای رسیدن بهش بخاطر ی عقاید قدیمی و مزخرف نباید از دلش دس بکشه🗿💔
۱ سال پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
باور کن دست من نیست🤷 شخصیت ها خودشون کاملا مختار هستن و رمان رو پیش میبرن😍😍 من فقط نگارنده هستم😎 حالا ببینم فرهاد از این مرحله چطور عبور میکنه🤔
۱ سال پیشرها
11پس دلم چی میشه این وسط؟!🥺💔
۱ سال پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
زززااااااررررررر😭
۱ سال پیشزهرا_هستم
101_گاهی وقتاحقوب گلشن میدم گاهی وقتام مرتضی۲_دیالوگی که بچم فرهاد داشت ازبابای بد میگفت به ولا عطا فرقی بین منوحیوون نذاشته چقدرباحال میگفت مرتضی از درد گلشن و باباش معتادشداما کسی براش ارزش قائل نیس🥺
۱ سال پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
باباش عمدا بهش سخت میگیره🥲 مرتضی هم که...💔
۱ سال پیشطنین
10اما احساساتشو نمیتونه بروز بده توی این پارتم از دیالوگی که گفت پس گلشن چی میشه خوشم اومد بخاطر اینکه گلشن برای فرهاد مهمه و میتونه در اینده احساسی که پیمان خوردش کرده رو ترمیم کنه
۱ سال پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
البته یادته گلی یه سری به مرتضی گفت تو بابا رو اوردی در خونه پیمان فکر کردی چه خبره... بیشتر سر همون دیگه دلش باهاش صاف نیست خیلی رابطه اش با باباش خوب بوده قبلش
۱ سال پیش
شیم شیم
30نکنه میخوان قمرالملوکو پخ پخش کنن😁 بره پیش اجداد قاجاریش🤣